راه خود را از طریق میسولا بخوانید

مدتها قبل از سکونت سفیدها و عبور لوئیس و کلارک از جایی که اکنون میسولا نامیده می شود، شکارچیان گاومیش سلیش و کیسپه در محل تلاقی رودخانه های بلک فوت و کلارک فورک جمع شده بودند تا برنامه ریزی کنند و از شکارهای خطرناک خود جستجو کنند و داستان بگویند.

نام این مکان از آن آب ها گرفته شده است: به گفته پاتریک پیر، پیر Qĺispé، میسولا از “nmesuletkw” گرفته شده است، یک کلمه سلیش برای “آب بسیار خنک”. معنای روایی این واژه به صورت ترکیبی به ادبیات سرزمین سرازیر می شود. نورمن مکلین، در داستان خود “رودخانه ای از آن می گذرد” او اشاره می کند که «رود بزرگ بلک فوت» که وارد چنگال کلارک می شود «توسط یخچال ها تولید می شود».

در یک شب کوتاه تابستانی گوش کنید و ممکن است فریاد جنگی را از تاریکی در کناره‌های رودخانه بشنوید و به دنبال آن زوزه‌های کایوت‌هایی که در کوه سنتینل پراکنده می‌شوند، بشنوید.

مکلین در داستان نیمه اتوبیوگرافیک خود می گوید: «رودخانه حرف های زیادی برای گفتن دارد.

چیزی که من می دانم این است که میسولا داستان نویسان و نویسندگان را فرا می خواند. آب های سرد و زلال رودخانه های بلک فوت، کلارک فورک و بیتروت صدای ساکنان این منطقه را از زمان های قدیم به ثبت رسانده است و همچنان بر نسل های نویسندگان تأثیر می گذارد و الهام می بخشد.

داستان‌ها در اینجا به طور جدایی ناپذیری با هنر و فرهنگ پیوند دارند: میسولا صحنه موسیقی رو به رشدی دارد. هنرمندان و گالری‌ها، کارخانه‌های تقطیر و آبجوسازی، رستوران‌ها و کامیون‌های حمل غذا و کافی‌شاپ‌های عالی، و همچنین کتابخانه عمومی میسولا با چشم‌اندازی از کوه‌ها و دره‌ها، وجود دارد. گالری رادیوس توسط دو نفر اداره می شود که عاشق ادبیات هستند و اغلب نمایش های خود را با نویسندگان ترکیب می کنند. موزه هنر میسولا به‌ویژه بر روش‌های تلاقی داستان‌های محلی با هنر متمرکز است. داستان‌سرایان، نویسندگان و هنرمندان با داستان‌های ماندگاری که رودخانه‌ها همچنان می‌گویند به میسولا جذب می‌شوند.

من یکی را توصیه می کنم: گلچین بی نظیر “آخرین بهترین مکان” توسط ویلیام کیترج و آنیک اسمیت ویرایش شده و توسط سایر رویاپردازان از جمله جیمز ولش نویسنده Blackfeet تحقیق شده است. خلق گلچین به خودی خود یک داستان است. مشارکت کنندگان به دنبال آثار ادبی معاصر و مهمی بودند که مونتانا را تعریف می کنند. آنها همچنین این ایالت وسیع را کاوش کردند و به دنبال داستان های محلی بودند که تاریخ پانورامیک منطقه را قبل از ورود اروپایی ها بیان می کرد. هر یک از هشت فصل با یک روایت بزرگ معرفی می‌شوند و یک گلچین ادبی عظیم ایجاد می‌کنند که نام آن به یک مانترای مونتانا تبدیل شده است. پس از 35 سال، این موضوع همچنان مرتبط است – سهمی جاودانه در ادبیات و تاریخ مونتانا.

کتابی به همراه نداشته باشید: از کتابفروشی های مونتانا دیدن کنید و با افرادی که عاشق کتاب و ادبیات این ایالت هستند گفتگو کنید. کتابفروشی های مورد علاقه من در میسولا Fact & Fiction و Shakespeare & Co. هستند، اما اگر به سراسر ایالت سفر کنید، کتابفروشی های زیادی را خواهید دید که از نویسندگان تجلیل و حمایت می کنند، از جمله کتابفروشی فصل اول در همیلتون، کتاب های رودخانه الک در لیوینگستون، کتاب مونتانا. شرکت. هلنا، قفسه کتاب کشور در بوزمن، کتاب‌های کاسیوپیا در آبشار بزرگ و موارد دیگر. همچنین می توانید صاحبان کتابفروشی را که نویسنده هستند پیدا کنید.

من برای اولین بار خواندم “کلاغ احمق” نوشته جیمز ولش من این حس غیرقابل انکار را داشتم که شاهد مردم پیکونی در هنگام مواجهه با هزینه های ویرانگر تجاوز و آوارگی بودند. این رمان که در سال 1986 منتشر شد، اکنون به‌ویژه به موقع به نظر می‌رسد. من به خصوص رمان های دیگر ولش را نیز توصیه می کنم “مرگ جیم لونی” و “زمستان در خون” – دو کتاب به قدری باریک هستند که در جیب کت جین شما، در کنار قلب شما قرار می گیرند.

مدتی به نظر می رسید که همه آن را خوانده بودند “رودخانه ای از آن می گذرد” اما، اگر نه، این یک نسیم است. در کنار رودخانه کلارک فورک یک نقطه چمن پیدا کنید و از مطالعه لذت ببرید.

رمان یک بحث شیرین، نوشته دیر مک نامر به وضوح دوران رونق مسابقات قهرمانی سنگین وزن جهانی دمپسی-گیبونز در شهر کوچک شلبی، مونت، در سال 1923 را بازگو می کند.

رمانی از جیمز کراملی “یک آخرین بوسه خوب” خواندنی سریع و طنزآمیز است، سطرهای آغازین هم تلخ و هم عالی است: «وقتی بالاخره آبراهام تراهرن را دیدم، او با یک بولداگ الکلی به نام فایربال رابرتز در مکانی مخروبه در نزدیکی سونوما، کالیفرنیا، آبجو می‌نوشید. در یک بعدازظهر زیبای بهاری دلت را بنوش.

کار و زندگی کراملی در میسولا افسانه ای است. خنده‌های تند او همچنان در چارلی بی، یک بار غواصی که محلی‌ها برای گفتن داستان و نوشیدن چند نوشیدنی دور هم جمع می‌شوند، تسخیر می‌شود.

مونتانا با پیاده‌روی در جاده‌ها و مسیرهای پنهان به بهترین شکل ممکن کشف می‌شود، و رمان‌های مونتانا و مجموعه‌های شعر منتشر شده توسط مطبوعات کوچک گنجینه‌های مشابهی را نشان می‌دهند. “سنگ خواهر” توسط نویسنده میسولا، کارولین پترسون، داستان خانواده ای را روایت می کند که در دهه 1950 با یک راز ویرانگر سر و کار دارند. نثر ظریف پترسون گذشته ای تاریک را روشن می کند.

مجموعه شعر “لباس اسب” نوشته هدر کاهون، که اساساً در مونتانان مانند طلوع خورشید تماشایی است، اما اغلب توسط مسافران نادیده گرفته نمی‌شود. یکی از آنها نباش شعر کاهو به اندازه برق آسای در آسمان بزرگ مونتانا جذاب است.

کریس دامبروفسکی “رودخانه ای که لمس می کنی: زندگی بر پایه آب متحرک بنا می شود” بررسی می کند که برای داشتن یک زندگی معنادار در محیطی که به سرعت در حال تغییر است چه چیزی لازم است. کار او نمای جدیدی از مونتانا را نه تنها به عنوان یک زمین بازی برای ورزش، بلکه به عنوان یک خانه برای پرورش ارائه می دهد.

برایس اندروز آتش گرفتن: حساب با غرب آمریکا این باور دیرینه را از بین می برد که اسلحه و خشونت تنها راه در غرب است. برایس روایت را از اسطوره‌های خسته دور می‌کند و در عوض به معنای مباشر سرزمین بودن تمرکز می‌کند.

هر دو نویسنده از خواننده می خواهند که در نگرش خود نسبت به زمین و مردم آن تجدید نظر کند. من از آنها برای ارائه امیدهای جدید و یک راه خوب به جلو سپاسگزارم.

رمان مورد انتظار دیوید جیمز دانکن منتشر شد خانه خورشیداخیراً توسط تماشاچیان مملو از تئاتر ویلما در مرکز شهر میسولا جشن گرفته شد. رمان مراقبه‌ای مانند نهر مار زنگی میسولا در حالی که قدرت خارق‌العاده جامعه را جشن می‌گیرد، چرخش‌های زیادی را طی می‌کند.

در گوشه کراملی و کیترج در رستوران دپو توقف کنید و در باری بنشینید که دیوید کوامن نویسنده زمانی برای نویسندگان داستان های تخیلی نوشیدنی سرو می کرد – یا به من گفته می شود. یا از بتون “M” که بر فراز دانشگاه مونتانا ظاهر می شود و استفانی لند نویسنده، نویسنده خاطرات را صدا می کند، بالا بروید. خدمتگزار، ساختن خانه ای جدید در میسولا و یافتن الهام تقریبا ابدی.

  • “رودخانه ای از میان آن می گذرد و داستان های دیگر” نورمن مک لین

  • “آخرین بهترین مکان: گلچین مونتانا” ویرایش شده توسط ویلیام کیترج و آنیک اسمیت

  • “کلاغ احمق” “مرگ جیم لونی” و “زمستان در خون” جیمز ولش

  • “یک مشاجره شیرین” دیردر مک نامر

  • “یک آخرین بوسه خوب” جیمز کراملی

  • “سنگ خواهر” کارولین پترسون

  • “لباس اسب” هدر کاهون

  • “رودخانه ای که لمس می کنی: زندگی بر پایه آب متحرک بنا می شود” کریس دامبروفسکی

  • آتش گرفتن: حساب با غرب آمریکا برایس اندروز

  • “خانه خورشید” دیوید جیمز دانکن

  • “خدمتکار: کار سخت، دستمزد کم و اراده مادر برای زنده ماندن” استفانی لند

دبرا مگی ارلینگ، رمان نویس و نویسنده داستان کوتاه، یکی از اعضای قبیله سالیش و کوتنای متحد در منطقه فلت هد رزرواسیون است. او یک سالیش تلخ است. اولین رمان او، Perma Red، برنده افتخاراتی از جمله جایزه کتاب آمریکا شد. مجله های گمشده ساکاجوئا که در سال 2023 منتشر شد، جدیدترین اثر اوست.

Miriam Ware

الکل نینجا. متفکر شیطانی. محقق سفر. فرهنگ پاپ مادام العمر. علاقه مند به موسیقی.

پاربرگ سایت

تماس با ما