جو شارکی، نویسنده سفر، که از یک برخورد هوایی جان سالم به در برد، در سن 77 سالگی درگذشت.

جو شارکی که صدها ستون در نیویورک تایمز نوشته و توصیه‌های عمل‌گرایانه‌ای را به مسافران تجاری ارائه کرده است، درست در سال 2006 در مرکز یک فاجعه وحشتناک قرار گرفت، زمانی که جت اجرایی که او در حال پرواز بود با یک بوئینگ 737 بر فراز برزیل برخورد کرد. ، در 6 نوامبر در خانه اش در توسان، آریز درگذشت. او 77 سال داشت.

نانسی شارکی، سردبیر تایمز، همسرش گفت که علت سکته فشار خون بالا بوده است.

آقای شارکی در روز جمعه، 29 سپتامبر 2006، از کار آزاد برای مجله Business Jet Traveler به خانه برمی گشت که جت بال و دم Embraer Legacy 600 را که او، چهار مسافر دیگر و دو مسافر را حمل می کرد، قطع کرد. – مردی در ارتفاع 37000 پایی جنگل های آمازون.

جت اجرایی توانست به سلامت در یک فرودگاه نظامی دورافتاده فرود بیاید، اما هواپیمای مسافربری تجاری Gol Linhas Aéreas که با آن برخورد کرد چندان خوش شانس نبود: سقوط کرد و تمام 154 سرنشین آن کشته شدند. این مرگبارترین سانحه هوانوردی غیرنظامی در برزیل در آن زمان بود.

این برخورد تحقیقاتی را از سوی ارتش برزیل و بازرسان ایمنی حمل و نقل آمریکا انجام داده است. هر دو کنترل‌کننده‌های ترافیک هوایی را مقصر می‌دانستند، اما هرگز به طور کامل متوجه نشدند که چه کسی مقصر بوده یا چرا هواپیماها در همان ارتفاع پرواز می‌کنند.

آقای شارکی در حال نوشتن ستون هفتگی «در جاده» برای صفحات سفر تجاری تایمز بود که روایت اول شخص واضحی از این برخورد را ارائه کرد. سه شنبه بعد با تیتر “برخورد با مرگ و زنده ماندن در ارتفاع 37000 فوتی” به صفحه اول رسید.

آقای شارکی نوشت: “بدون اخطار، تکان وحشتناکی را احساس کردم و صدای بلندی شنیدم که به جز غرش موتورها، سکوتی ترسناک را به دنبال داشت.” و سپس سه کلمه که هرگز فراموش نخواهم کرد. یکی از مسافران، هنری یاندل که در راهروی نزدیک کابین خلبان Embraer Legacy 600 ایستاده بود، گفت: «آنها به ما ضربه زدند.

وی افزود: آسمان صاف بود. خورشید در آسمان پایین است جنگل بارانی برای همیشه ادامه داشت. اما آنجا، در انتهای بال، جایی که باید یک نوک بال به ارتفاع پنج فوت وجود داشت، یک برآمدگی دندانه دار، شاید یک فوت ارتفاع، وجود داشت.

او گفت: “و اینگونه غم انگیزترین 30 دقیقه زندگی من آغاز شد.” طی چند روز آینده، بارها به من گفته می‌شود که هیچ‌کس از یک برخورد هوایی جان سالم به در نخواهد برد. من خوش شانس بودم که زنده بودم.” فقط بعداً متوجه شد که همه کسانی که در بوئینگ 737 بودند مرده اند.

او نوشت: من به خانواده ام فکر کردم. «هیچ فایده ای نداشت که برای برقراری تماس به سمت تلفن همراهم دراز کنم – هیچ سیگنالی وجود نداشت. در حالی که امیدمان در حال غروب بود، برخی از ما یادداشت هایی برای همسر و عزیزانمان نوشتیم و در کیفمان گذاشتیم تا بعدا پیدا شوند.»

همراهان او شامل مدیرانی از Embraer، سازنده برزیلی هواپیما، و همچنین ExcelAire، شرکت چارتر کننده ای بود که هواپیما را به پایگاه اصلی خود در لانگ آیلند رساند.

ستون‌های هفتگی آقای شارکی برای ارائه استراتژی‌های عملی برای راحت‌تر کردن سفرهای کاری با هر وسیله حمل‌ونقلی محبوب بودند.

او مزایای استفاده از Amtrak را با مزایای رزرو پروازهای کوتاه در کریدور شمال شرق مقایسه کرد. گزارش داد که شرکت‌های با بودجه بیشتری کارکنان خود را مجبور می‌کنند تا اتاق‌های هتل را به اشتراک بگذارند. در مورد تلاش کشتی های کروز برای جذب مسافران تجاری نوشت. و در مورد چگونگی عبور از امنیت فرودگاه مشاوره داد.

کریستوفر شابرگ در کتاب «زندگی متنی پرواز: خواندن فرهنگ پرواز» (2012) می‌گوید: «اگرچه ستون‌های شارکی بیشتر به عملیات عملکردی سفرهای هوایی توجه می‌کنند، اما جذابیت او برای فرم ادبی: فرودگاه شارکی یک فضای متنی است. فضایی که به عنوان یک سایت عملکرد نیاز به تفسیر دارد.

جوزف مایکل شارکی در 15 اکتبر 1946 در فیلادلفیا به دنیا آمد. مادرش، مارسلا (ولش) شارکی، ناظر جی سی پنی بود. پدرش، جوزف جی شارکی، سرپرست شیفت در شرکت فیلادلفیا الکتریک و مشاور نیروگاه هسته ای این شرکت بود.

جو در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در رشته انگلیسی تحصیل کرد. او اولین نفر از خانواده‌اش بود که وارد دانشگاه شد، اما به دلیل کمبود پول نتوانست فارغ‌التحصیل شود. در عوض به نیروی دریایی پیوست. یک روزنامه‌نگار پس از توسل به کشیش پایگاه در طول آموزش ابتدایی برای تغییر شغل کم‌خطرتر از فرود هواپیما بر روی ناو هواپیمابر، به سرویس خبری نیروی دریایی در ویتنام منصوب شد.

ازدواج او با کارولین وایت در سال 1982 به طلاق انجامید. او در سال 1985 با نانسی جی آلباگ ازدواج کرد. علاوه بر همسرش، فرزندانش از ازدواج اولش، دکتر. Caroline N. Sharkey، Lisa Stone و Christopher Sharkey; خواهر و برادر، آیلین اوهارا، سوزان پالمر و توماس، ادوارد و مایکل شارکی. پنج نوه؛ و دو نوه دارد.

آقای شارکی قبل از پیوستن به تایمز، خبرنگار و ستون نویس The Philadelphia Inquirer بود. سردبیر شهر اجرایی The Times-Union در آلبانی، نیویورک؛ و دستیار سردبیر ملی وال استریت ژورنال.

او ستون هفتگی جرسی را برای روزنامه تایمز به مدت سه سال نوشت و سپس ستون سفرهای تجاری را در سال 1999 ایجاد کرد که به مدت 16 سال تا زمان بازنشستگی خود در سال 2015 نوشت. او در ادامه یک ستون آنلاین نوشت.

آقای شارکی همچنین نویسنده یک رمان و پنج کتاب غیرداستانی جنایی بود که یکی از آن‌ها به نام‌های فراتر از ظن: مأمور مخفی اف‌بی‌آی، کار غیرقانونی و جنایت شور (1993) در فیلمی در سال 1993 اقتباس شد. 2021.

Erica Ferrell

نینجا موسیقی غرور آفرین. حل کننده مشکل متخصص حرفه ای سفر. دردسر ساز. ارتباط گر مشتاق

پاربرگ سایت

تماس با ما