مرگ دایان فاینشتاین، سناتور قدیمی کالیفرنیا در سن 90 سالگی، موضوع محدودیت دوره در کنگره را دوباره برانگیخت.
این قابل درک است. میانگین سنی در سنای ایالات متحده 65 سال و میانگین سنی در مجلس نمایندگان حدود 58 سال است. کنگره 118 فعلی سومین کنگره قدیمی از سال 1789، دومین سنا قدیمی و سومین مجلس قدیمی است. . اعضای کنگره مانند سناتور چاک گراسلی از آیووا هستند که از دهه 1980 در کرسی های خود باقی مانده اند.
جای تعجب نیست که وقتی از اکثریت قاطع آمریکایی ها پرسیده می شود، به طور مداوم می گویند که خواهان محدودیت دوره برای کنگره هستند. ماه گذشته، در واقع، رو خانا، نماینده کالیفرنیا، لایحه اصلاحات سیاسی را اعلام کرد که در آن محدودیت های 12 ساله برای اعضای کنگره و محدودیت های 18 ساله برای قضات دیوان عالی تعیین می شود.
من فکر می کنم منطقی است که برای قوه قضاییه فدرال محدودیت هایی در نظر گرفته شود، زیرا آنها مقامات غیرانتخابی هستند که عمداً از افکار عمومی جدا شده اند. اما به چند دلیل، فکر میکنم اشتیاق برای محدودیت دورههای کنگره نابجاست، حتی اگر من، مانند بسیاری از آمریکاییها، کنگره جوانتری را ترجیح میدهم.
اولاً، محدودیت دوره ناقض اصل اساسی دموکراتیک است که رای دهندگان باید بتوانند نمایندگان خود را انتخاب کنند. اگر مردم هر ایالت یا ناحیه بر این باورند که یکی از نمایندگان مجلس نماینده منافع آنها در قوه مقننه است و به نمایندگی از آنها ادامه خواهد داد، باید حق داشته باشند که او را تا زمانی که می خواهند برای سمت خود انتخاب کنند.
دوم، و مربوط به نکته اول، این است که حدود مدت، بین قانونگذار مؤثر و غیر مؤثر، تمایز قائل نمی شود. محدودیتهای دوره، بنا به طراحی، قانونگذاران شایسته، صادق و با استعداد را مجبور به کنارهگیری از قدرت میکند و مهارتهای قانونگذار را بدون دلیل دیگری جز به زانو درآوردن قانونگذاران با سابقه طولانیمدت سلب میکند.
که ما را به نکته سوم میرساند: محدودیتهای مدت، اختیارات کنگره را کاهش میدهد و هر انگیزهای را که قانونگذار برای توسعه تخصص سیاستگذاری یا رویهای داشته باشد، از بین میبرد. فراموش کردن این موضوع در زمانی که برخی از برجستهترین قانونگذاران ما کمی بیشتر از تأثیرگذاران هستند، آسان است، اما قانونگذاری یک تجارت واقعی است که به تجربه واقعی نیاز دارد. هر مقام منتخبی که امیدوار به انجام یک کار جدی است، نیاز به ایجاد روابط با سایر اعضا و همچنین یادگیری نکات و نکات مربوط به نوشتن قوانین دارد. مانند هر حرفه ای، تجربه زمان می برد، بنابراین زمان می برد.
سلب تجربه و دانش از قانونگذار، ایجاد خلاء برای پر شدن است، زیرا قانونگذار همچنان نیازمند قانونگذاری است. در ایالت هایی با محدودیت دوره، بوروکراسی اجرایی بیشتر از نمایندگان منتخب مردم بر سیاست ها تأثیر می گذارد. لابیها و گروههای ذینفع نیز همینطور هستند، که صرفاً زمان بیشتری برای ایجاد شیوههای خود دارند. آنها به جای قانونگذار، مدیران دانش نهادی می شوند.
محدودیت های مدت راه خوبی برای ایجاد ظاهر تغییر است. آنها همچنین راه خوبی برای تضعیف قوه مقننه هستند. آنها راه خوبی برای حل مشکل رقابت سیاسی نیستند، چیزی که به نظر می رسد طرفداران آنها بیشتر از همه می خواهند.
اگر مشکلی که آنها امیدوارند حل کنند، اقتدار و عدم چرخش است، راه حل ها باید بر دوام بیشتر رقبا و رقابتی تر کردن انتخابات متمرکز شود. این به معنای اصلاحات مالی مبارزات انتخاباتی، به معنای پایان دادن به جنجالبازیهای حزبی است، و حتی ممکن است به معنای پایان دادن به مناطق تک عضوی و تغییر شکلی از نمایندگیهای متناسب باشد.
اینها سختتر از محدود کردن توانایی قانونگذاران برای خدمت به جوامع خود هستند. اما آنها مزیت حیاتی حل مسئله را دارند، که بیش از آن چیزی است که شما می توانید در مورد محدودیت های دوره بگویید.
چیزی که نوشتم
ستون من در روز سهشنبه در مورد ویژگیهای ضد اکثریتی نظام سیاسی آمریکا و اینکه چرا مانند جنبش MAGA تهدیدی برای دموکراسی آمریکایی است، بود.
اگر رادیکالترین و ضد دمکراتیکترین بخش مردم نیز اقلیتی کوچک و بدون نمایندگی باشد، دلیلی برای نگرانی در مورد تأثیر آن بر سیاستهای انتخاباتی وجود ندارد. بله، او میتواند چند عضو رادیکال مشابه را برای کنگره انتخاب کند (آنها اکنون مجلس را غیرممکن کردهاند) و حتی دوباره آنقدر قوی باشد که نامزد اصلی حزب را انتخاب کند. اما اگر آن رای دهندگان یک اقلیت مشخص باشند، آن نامزد به راحتی در پای صندوق های رای شکست خواهد خورد. یعنی، مگر اینکه نهادهای دموکراسی ما نفوذ آن اقلیت را تقویت کنند – آنها این کار را می کنند.
در حال حاضر خواندن
وینا دوبال در مورد جنگ دادگاه عالی برای حق اعتصاب برای مخالفان.
آدام گافنی در مدیکید برای ملت.
n+1 سمپوزیوم درباره باربی گرتا گرویگ.
اریک فونر در مورد بیوگرافی جدید جاناتان ایگ از مارتین لوتر کینگ جونیور برای مجله London Review of Books.
فران هوپفنر در فیلم بیوگرافی لئونارد برنشتاین آینده بردلی کوپر، “Maestro” برای Substack Newsletter.
عکس هفته
من این فرصت را داشتم که ساختمانی را که نیویورک تایمز در آن چاپ می شود ببینم و زمانی که آنجا بودم چند عکس گرفتم. به نظر می رسد یک ماشین چاپ در حال کار است. این خیلی باحاله
اکنون غذا خوردن: مرغ و برنج فانتزی شب هفته
من قبلاً این دستور غذا را از بخش آشپزی نیویورک تایمز از طریق My Two Souths توسط آشا گومز به اشتراک گذاشته بودم، اما این غذا را این هفته درست کردم، بنابراین فکر کردم دوباره آن را با شما به اشتراک بگذارم. من هیچ تغییری ندارم، اگرچه اگر مراقب چربی اشباع و کلسترول خود هستید، استفاده از روغن زیتون به جای روغن اشکالی ندارد.
ترکیب بندی
-
¼ فنجان کره (یا از کره بدون نمک استفاده کنید)
-
1 پیاز زرد بزرگ، پوست کنده، نصف شده و نازک برش داده شده است
-
6 غلاف هل سبز، له شده
-
3 بادیان پر ستاره
-
1 ¼ قاشق چایخوری نمک کوشر، تقسیم شده
-
6 حبه سیر، ریز خرد شده
-
1 ½ قاشق چایخوری پودر زردچوبه
-
1 پوند سینه مرغ بدون استخوان و بدون پوست، به قطعات ¾ اینچی بریده شده است
-
2 ¼ فنجان آب مرغ کم سدیم
-
1 ½ فنجان برنج باسماتی
-
¼ فنجان زردآلو خشک خرد شده
-
¼ فنجان خلال بادام خام، برشته شده
-
¼ فنجان برگ گشنیز خرد شده
جهت ها
در یک قابلمه متوسط با درب، کره را روی حرارت متوسط رو به بالا ذوب کنید. پیاز، هل، بادیان ستاره ای و ¼ قاشق چایخوری نمک را اضافه کنید. حدود 15 دقیقه پیازها را مرتباً هم بزنید تا نرم و قهوه ای طلایی شوند و در صورت لزوم حرارت را کم کنید تا نسوزند. سیر و زردچوبه را اضافه کنید؛ بپزید و 1-2 دقیقه یا تا زمانی که خیلی معطر شود هم بزنید. مرغ را اضافه کنید و 4 دقیقه تفت دهید و هم بزنید تا مرغ با مخلوط پیاز آغشته شود.
مایه کیک و باقیمانده نمک را اضافه کنید و حرارت را زیاد کنید و بگذارید بجوشد. برنج را اضافه کنید، هم بزنید و بپوشانید. حرارت را کم کنید و حدود 12 دقیقه بجوشانید تا برنج جذب مایع شود. آن را از روی حرارت بردارید، روی آن را بپوشانید و بگذارید 12 دقیقه بماند. درب آن را با چنگال بردارید و برنج را آبکشی کنید.
مرغ و برنج را به یک کاسه بریزید و غلاف هل و بادیان را دور بریزید. با زردآلو، بادام و گشنیز تزیین کنید. یکباره سرو کنید.